۱۳۸۸ آبان ۱۸, دوشنبه

چي ميخواستم و چي شد (قسمت دوم )

من ديگه از بدبختي نميدونستم به چه زبوني بنالم. از آشپزخونه صدا ميومد. زنه داشت غذا ميخورد. بعد مدتي اومد توي اتاق . يه ساندويج نصفه دستش بود. گفت بچه گشنه اي ؟ دارم غذاتو ميپزم و به شكمش اشاره كرد. از ترس مردم. منظورشو فهميدم. ميخواست تو دهنم گه كنه. باز اومد بالاي تخت و نشست روي دهنم و گفت شروع كن بينم. منم از ترس اسيد دوباره كسشو مكيدم. اين دفعه كسش بو نميداد. معلوم بود كه قبل نهار خوب تميزش كرده بودم. انقدر مكيدم كه آبش اومد و اونم ليسيدم و خوردم. بعد كونشو گذاشت دم دهنم و بازش كرد و گفت توي سوراخ كونمو بليس . التماس كردم كه اين يكي رو بي خيال شه. ولي خنديد و گفت تمام مزه اش به همين يكيه. بعد زوري زد و چسيد تو دماغم . چسش چنان قوي و بد بو بود كه داشتم مياوردم بالا. فهميد و گفت . كثافت اگه استفراغ كني مجبورت ميكنم همه استفراغتو ليس بزني و بخوري. من با وحشت سعي كردم خودمو كنترل كنم كه بالانيارم. بعد تند تند سوراخ كونشو ليس زدم. گفت من يبوست دارم. انم سفته. زبونت رو عين شياف بكن تو كونم كه انم نرم شه. من بيچاره كه كاري از دستم بر نميومد زبونمو فشار دادم توكونش. پيدا بود كه صد ساله كونيه. چون زبونم راحت رفت تو كونش . كونش به شدت مزه گه ميداد. انگار رفته ريده و خودشو نشسته. مجبوري همه كونشو ليسيدم. تمام سوراخ كونشو با زبون تميز كردم. اونم هي قر ميداد و آه آه ميكرد. يه دفعه ديدم قر دادنش تموم شد و داره زور ميزنه . فهميدم موقع بلاي اصليه. ميخواد برينه. ولي گفته بود يبسه. انش به زور ميومد. خيلي كه زور زد يه قلمبه كوچولو قد پسته ، ان افتاد تو دهنم . گفت جووووووووون حلقتو گائيدم . بجو قورت بده تا لقمه بعدي. و آمپولو دوباره برداشت. من بدبخت سريع گه خانمو جويدم و قورت دادم. خلاصه تا چند تا لقمه گه به خوردم نداد از روم پانشد. تا شب من اونجا بودم.چند بار ديگه تو حلقم شاشيد و ريد. بعد بالاخره دست و پامو باز كرد . بهم گفت كثافت تمام حرفهاي تلفني تو ضبط كردم . ميتونم بگم ميخواستي مخ دخترمو بزني و ازش سوءاستفاده كني. جرات داري برو ازم شكايت كن. هيچكس حرفتو باور نميكنه. بعد بهم گفت برم گم شم. منم دمم رو گذاشتم رو كولم و از خونه اش در رفتم. هنور هم ميترسم كه دوباره يه جايي گيرم بندازه. تو كابوس ميبينم كه كسش رو دهنمه و دارم ليسش ميزنم. ديگه هم شهامت ندارم برم تو چت روم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر